تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی مجموع روشهایی است که برای تعیین ارزش سهام یا اوراق بهادار به کار میروند. فرایند تحلیل بنیادی، شامل تجزیهوتحلیل مدیریت یک شرکت، مدل کسبوکار، نسبتهای مالی، صورتهای مالی و سایر معیارهاست. مبانی تحلیل فاندامنتال همچنین میتواند به شرایط اقتصادی، دادههای اقتصاد کلان و روند صنعت اشاره کند؛ بنابراین اگر شما نیز از آن دسته هستید که میپرسید، تحلیل بنیادی چیست؟ در این مقاله به پاسخ جامع این سوال خواهیم پرداخت. با صرافی آنلاین اریترون همراه باشید تا با خیالی آسوده در دنیای ارز دیجیتال قدم بردارید.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال به روشی گفته میشود که تریدرها با استفاده از آن، ارزش ذاتی یک دارایی را مشخص میکنند؛ طوری که با مطالعه عوامل خارجی و داخلی مؤثر در قیمت یک دارایی همراه با تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، میتوانید متوجه تفاوت ارزش فعلی دارایی و ارزش ذاتی دارایی خود بشوید. در تعریف کلی، تحلیل فاندامنتال به علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی یا مالی که درباره یک دارایی هستند، گفته میشود. با تحلیل فاندامنتال باید بتوانید تمامی عواملی که بر ارزش ذاتی و پتانسیلهای بالقوه تأثیر میگذارند را آنالیز کنید.
فرمول تحلیل بنیادی چیست؟
برای رسیدن به پرسش (تحلیل فاندامنتال چیست؟) ابتدا باید فرمول تحلیل بنیادی را بررسی کرد؛ این فرمول شامل یافتن شرکتی است که نسبت قیمت به درآمد آن (P/E) در مقایسه با سایر شرکتهای رقیب خود پایینتر باشد. برای یافتن نسبت قیمت به سود، قیمت فعلی سهام را بر درآمد هر سهم تقسیم کنید؛ بهعنوانمثال اگر سهامی در حال حاضر به قیمت 35 دلار فروخته میشود و درآمد آن در سال گذشته 7 دلار در هر سهم بوده، نسبت P/E آن، 5 خواهد بود. (7/35=5)
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
این دو تحلیل، برخلاف باور عموم، نهتنها در سمت مقابل یکدیگر قرار ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. برای تحلیل داراییهای مختلف، دو تحلیل فاندامنتال و تکنیکال از روشهای متفاوتی استفاده میکنند؛ همچنین هر دو این تحلیلها وظیفه ارائه دادههایی را دارند تا در نهایت مشتریان و کارفرمایان را به اطلاعات دلخواه خود دست یابند.
برای درک بهتر این دو تحلیل، نتایج نهایی آنها را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد
تحلیلگران فاندامنتال باور دارند که قیمت فعلی یک دارایی، نشاندهنده ارزش واقعی آن نیست؛ آن چه گفته شد، اساس و بنیاد تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای تحلیل فاندامنتال است
در مقابل آن، به باور تحلیلگران تکنیکال، قیمت جدید ارز دیجیتال را میتوان بر مبنای قیمت گذشته و حجم معاملات آن زمان بررسی و پیدا کرد. یک تحلیلگر تکنیکال، با بررسی عوامل تأثیرگذار بیرونی بر قیمت ارز دیجیتال، زمان خود را هدر نمیدهد؛ بنابراین بهصورت مستقیم بر روی نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار متمرکز میشود. هدف نهایی در تحلیل تکنیکال، شناسایی نقاط ورود و خروج ایدهآل برای داراییهاست.
یکی از تفاوتهای تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال، بررسی قیمتها و نمودارها برای شناسایی الگوها و روندها توسط تحلیلگران تکنیکال است. تحلیلگران بنیادی یا فاندامنتال، اطلاعات اقتصادی و عناوین خبری را نیز بررسی میکنند.
در مجموع هر دو تحلیلگر، باید بتوانند دلایل و چگونگی رویدادهایی مانند: افزایش نرخ تورم، بیکاری و نرخ GDP بر اقتصاد و سیاستهای پولی کشورها و تأثیرات آن را بر سطح تقاضای واحد پولی همان کشور بررسی و عنوان کنند.
بسیاری از تریدرهای ارز، از ترکیب این دو روش در معاملات خود استفاده میکنند؛ این دو روش تحلیل، بهصورت کوتاهمدت و نیز بهصورت بلندمدت نتایج تصمیمات بازارهای ارزی را بررسی خواهند کرد. برای درک بهتر این موضوع مقاله ارز دیجیتال تتر چیست را مطالعه کنید.
برای درک بهتر بازارهای ارزی و انتخاب روش تحلیل مناسب آنها همچنین میتوانید به صفحه ارز دیجیتال چیست مراجعه نمایید و پیش از هر چیز چیستیِ ارز دیجیتال را بهخوبی درک کنید.
ترکیب دو تحلیل فاندامنتال و تکنیکال، روشی محبوب در بیان فعالان بازارهای سنتی و ازردیجیتال است. نظر ما این است که تحلیل فاندامنتال برای بازار ارز دیجیتال، روش مناسبی جهت گردآوری اطلاعات نیست؛ چرا که این بازار برخلاف بازارهای بورس و سنتی، نوظهور و مدرنتر است و تحلیل بنیادی، زمان زیادی از تحلیلگران ارز دیجیتال خواهد گرفت؛ بااینحال اگر تصمیم به تحلیل بنیادی این بازار دارید میتوانید در مقاله تحلیل فاندامنتال بیتکوین با روشهای بهینه تحلیل بنیادی در بازارهای جدید و نوظهور آشنا شوید.
تحلیل فاندامنتال در فارکس
باوجوداینکه برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بهکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سهماهه، بازده و سودش را بهعنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد؛ این میتواند شاخص خوبی برای یک سرمایهگذار باشد؛ بر اساس این اطلاعات باید بسنجید که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود؛ بنابراین بررسی پرسش (تحلیل بنیادی چیست در بازار بورس؟) شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئتمدیره و … میشود.
تحلیل فاندامنتال فارکس یک روش تحلیلی رایگان است که بر اساس دادههای اقتصادی براورده از آن میتوانید شرایط اقتصادی موجود در کشورهای مختلف را بررسی و مورد آنالیز قرار دهید، پس از آن میتوانید روند طیکردن ارزها را در بازار بهخوبی بررسی کنید.
جالب است بدانید بیش از ۹۰ درصد تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس مربوط به بررسی دادههای اقتصادی کشور آمریکا است و در موارد خاصی نیاز است دادههای اقتصادی مربوط به اتحادیه اروپا و چند کشور اقتصادی جهان مانند ژاپن یا انگلیس مورد بررسی قرار بگیرد.
تحلیلگران بازارهای مالی، برای بررسی پرسش (تحلیل فاندامنتال در فارکس چیست؟) باید تأثیرات عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر روی ارزش نسبی یک ارز را تحلیل کنند. پس از شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روی ارزش ارز در فارکس، میتوانند در مورد آن تصمیم بگیرند. تحلیل فاندامنتال در فارکس، کمک میکند تا ذینفعان به چشمانداز اقتصادی آینده کشور و تاثیراتش بر روی کسبوکار خود پی ببرند. هر چه اقتصاد یک کشور خوب و روبهرشد باشد، مشاغل و سرمایهگذاران خارجی بیشتری در آن کشور سرمایهگذاری خواهند کرد.
در ادامه آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس را بهصورت مختصر و کلی بیان میکنیم:
قدم اول، مطالعه فاکتورهای مهم اقتصاد کلان یک کشور است؛ بنابراین برای ایجاد یک اساس و ساخت زیربناهای لازم جهت تشکیل ثروت و سرمایهگذاری باید اقتصاد کلان یک کشور را در مقیاس جهانی بررسی کنیم؛ به این منظور باید ابتدا نرخهای بهره منتشر شده توسط بانکهای جهانی را بررسی و تحلیل کرد. اگر نرخ بهره بالا باشد ارزش پول افزایش پیدا میکند.
دومین قدم، بررسی عوامل سیاسی اثرگذار هستند. این عامل شاید بهظاهر بیاهمیت یا کماهمیت به چشم بیاید؛ ولی از مهمترین نکات ثبات ارزی در کشورها است. دولتهای با ثبات سیاسی، ارزهای باثباتتری ارائه میدهند؛ همین طریق، تنشها و جنگهای احتمالی، ارزش واحد پولی کشورها را کم خواهد کرد.
تحلیل بنیادی سهام چگونه است؟
تحلیل بنیادی زمانی اتفاق میفتد که یک سرمایهگذار سودآوری آینده یک شرکت را بر اساس محیط تجاری و عملکرد مالی آن تجزیهوتحلیل میکند. در اینجا هر دو جنبه کیفی و کمی شرکت در نظر گرفته میشود. بر اساس این جنبهها، سرمایهگذار باید تصمیم بگیرید که در سهام شرکت سرمایهگذاری کنید یا نه. ایده اصلی در این مرحله، ارزیابی کارایی کلی عملیات یک شرکت، رشد آتی و پتانسیل سودآوری آن است.
تا اینجا سعی کردیم، به پرسش تحلیل بنیادی چیست پاسخی جامع و مختصر ارائه دهیم.
تحلیل فاندامنتال در بیت کوین
تحلیل فاندامنتال در بیت کوین به معنای بررسی عوامل اقتصادی، تکنولوژیکی، مالی و قانونی است که تأثیر مستقیم بر بازار بیت کوین دارند. این عوامل شامل اخبار و رویدادهای جهانی است، تغییرات در قوانین و مقررات و نرخ پذیرش بیت کوین در فروشگاهها و سایر شاخصهای مالی است.
با تحلیل این عوامل میتوانید به رابطه آنها و قیمت بیت کوین پی ببرید. به عبارتی تحلیل فاندامنتال در بلاکچین بهمنظور پیداکردن اطلاعات در خصوص سطح حضور در بازار است.
تحلیل فاندامنتال در اتریوم
تحلیل فاندامنتال در اتریوم به مطالعه عوامل اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی مرتبط با ارز دیجیتال اتریوم میپردازد. برخلاف تحلیل تکنیکال که بر روی نمودار قیمت و حجم معاملات تمرکز دارد، اتریوم بهعنوان یک ارز دیجیتال بهصورت گسترده در صنایع مختلف استفاده میشود. بخشهای مختلف صنعت، شبکههای خصوصی بلاکچین را با استفاده از این ارز ساختاردهی میکنند.
علاوه بر این تحلیل فاندامنتال در اتریوم به بررسی تکنولوژیهای جدید مانند قابلیتهای شبکه 2.0 و 3.0 و همچنین پروتکلهای جدید مانند ERC-20 و ERC-721 میپردازد. این پروتکلها به کاربران اجازه میدهند تا قابلیتهای جدید را به شبکه اضافه کنند و باعث افزایش استفاده از آن شوند.
باتوجهبه عوامل فوق تحلیل فاندامنتال در اتریوم ممکن است بهعنوان یک راه برای پیشبینی رفتار قیمت اتریوم در آینده استفاده شود.
انواع تحلیل کیفی و کمی بنیادی
همانطور که متوجه شدید، تحلیل بنیادی بر دو نوع کیفی و کمی است.
در مرحله اول، جنبههای کلیدی و قابلسنجش عملکرد یک شرکت ارزیابی میشود.
در مرحله دوم، درکی برای جنبههای مهمی که نمیتوان آنها را با اعداد توضیح داد ایجاد میشود؛ بنابراین تجزیهوتحلیل کیفی به طور غیررسمی بهعنوان بررسی استانداردها نیز شناخته میشود. در ادامه مطلب به این دو مفهوم نگاهی کلی خواهیم داشت:
تحلیل بنیادی کیفی
تجزیهوتحلیل کمی یک مزیت مشخص دارد؛ آن نیز کاستن کل فرایند تجزیهوتحلیل به چند عدد است؛ بااینحال، محدودیتهای خاصی نیز برای این روش وجود دارد؛ برای نمونه نمیتواند جنبههای کیفی حیاتی یک کسبوکار را به تصویر بکشد؛ این جنبهها بهعنوانمثال شامل: کیفیت مدیریت یک شرکت برای سرمایهگذاران حیاتی است؛ علاوه بر این هیچ راهی نیز برای تعیین کمیت آنها وجود ندارد؛ در این وضعیت میتوان سراغ تحلیل کیفی رفت و این کار را با استفاده از این شیوه از تحلیل بنیادی انجام داد.
تحلیل کیفی مبتنی بر فرمول نیست. کیفیت چیزی ذهنی است؛ باید توسط هر سرمایهگذار بهصورت جداگانه مورد قضاوت قرار گیرد. برخی از پاسخهایی که سرمایهگذاران هنگام انجام تحلیلهای کمی به دنبال آن هستند، به ساختار صنعت، کیفیت مدیریت، درآمدها و هزینهها، حاکمیت شرکتی و داراییها و بدهیها مربوط میشود.
تحلیل بنیادی کمی
همانطور که در بالا ذکر کردیم، این نوع تحلیل، جنبهای از تحلیل بنیادی است که این امکان را میدهد عملکرد مالی یک شرکت را از طریق مقادیر کمی عددی درک کنیم؛ سپس آنها را با دادههای عملکرد سایر شرکتهای مشابه و همچنین عملکرد تاریخی همان شرکت مقایسه نماییم. این تحلیل کمک میکند تا از عملکرد یک شرکت نسبت به همتایان خود و عملکرد قبلی خود در سالهای گذشته اطمینان حاصل کنیم.
تحلیل کمی معمولاً با استفاده از نسبتهای مالی یا پیشبینی سود انجام میشود. دادههای چنین تحلیلی از صورت سود و زیان و ترازنامه (دو صورت مالی اساسی شرکت) گرفته میشوند؛ سومین صورت مالی مهم، صورت جریان نقدینگی نیز در تحلیل کیفی که پیشتر آن را معرفی کردیم در نظر گرفته خواهد شد.
رابطه بین تحلیل کمی و کیفی در تحلیل فاندامنتال
هر چند جنبههایی از تحلیل کمی و کیفی وجود دارد که نسبت به دیگری قابلدرک نیست؛ بااینحال این دو تحلیل را با یکدیگر برآورده میکنند؛ بنابراین سرمایهگذاران نیز معمولاً از هر دوی آنها با یکدیگر استفاده میکنند. تحلیل کمی بیشتر تحلیل «چه چیزی» است؛ این تحلیل به دنبال توضیح این است که صورتهای مالی یک شرکت امروزی چگونه است و چگونه میتواند باشد.
از سوی دیگر، تحلیل کیفی تحلیلی از «چگونگی» است؛ سعی میکند دلایلی را در درون شرکت بیابد که به موفقیت آن در آینده کمک کند؛ همچنین چراییِ ارقام محاسبه شده با استفاده از تجزیهوتحلیل کمی را نیز توضیح میدهد.
یکی از رویکردهایی که این دو را به یکدیگر پیوند میدهد، چارچوب اقتصاد – صنعت – شرکت (EIC) یا چارچوب از بالابهپایین نامیده میشود. برای شناسایی بخشهای صنعتی خاص مانند: فناوری اطلاعات، بانکداری و داروسازی که باتوجهبه پیشرفتهای اخیر میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند، باید با یک دید گسترده از کل اقتصاد شروع کرد؛ این دید سپس به شرکتهای خاصی در بخشهایی که ارزش سرمایهگذاری دارند محدود میشود.
درحالیکه مرحله اول تجزیهوتحلیل بنیادی، کیفی است، یک جنبه کمی در دو مرحله آخر خواهیم داشت.
نحوه انجام تحلیل فاندامنتال سهام
در تحلیل فاندامنتال سهام، ارزش سهام با تمرکز بر عوامل مؤثر بر تجارت اصلی کسبوکار انجام میشود. شما بهصورت کلی میتوانید از تحلیل بنیادی سهام برای صنعت یا اقتصاد بهره بگیرید. تحلیل بنیادی، به بررسی پایهای مواردی است که وضعیت اقتصادی موردنظر را نشان میدهد.
بنابر آنچه گفته شد، برای بررسی روشها و چگونگی تحلیل فاندامنتال باید گریزی به پرسش (معنی فاندامنتال چیست؟) بزنیم؛ فاندامنتال در لغت به معنای اساسی و بنیادی است. تحلیل فاندامنتال به تحلیلی میگویند که اساس آن گزارشهای اقتصادی است؛ بنابراین روشهای انجام تحلیل بنیادی بهصورت زیر است
- تحلیل اقتصادی و بازار
- تجزیهوتحلیل صورتهای مالی
- پیشبینی بازده مربوط به تجزیهوتحلیل
- بهدستآوردن فرمول ارزش امنیتی
- ارائه توصیهنامه به مدیران ذینفع
معیارهای مالی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
هدف تحلیل بنیادی، تولید یک ارزش کمّی برای سرمایهگذاران است تا بتوانند آینده یک دارایی را تحلیل کنند. اندازهگیری مالی رمز ارزها شامل درک شرایط معاملاتی داراییها از جمله نقدینگی، فاکتورهای حاشیهای و واکنش بازار است. تمام این موارد در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال خصوصا به هنگام ارزیابی چشمانداز پیش از تهیه برنامه سرمایهگذاری، سودمند هستند.
مارکت کپ (ارزش بازار)
مارکت کپ نمایانگر ارزش یک شبکه است. این ارزش از طریق ضرب قیمت فعلی در تعداد کوینهای در گردش یک ارز دیجیتال بهدست میآید. با وجود اینکه که مارکت کپ یک معیار بنیادی خوب برای ارزیابی یک پروژه رمز ارزی است؛ اما در صورت عدم درنظر گرفتن دیگر فاکتورها مانند نقدینگی، اندیکاتوری گمراهکننده خواهد بود؛ مثلا یک ارز دیجیتال دارای 50 میلیون واحد عرضه کل و عرضه در گردش بسیار پایین بههمراه تراکنشهایی به قیمت 1 دلار، به معنی 1 دلاری بودن قیمت هر واحد کوین آن نیست.
در کل، به باور سرمایهگذاران، یک ارز دارای مارکت کپ پایین پتانسیل رشد بالایی دارد. اما ارزش بازار بالا نیز میتواند به معنای ساختار قدرتمندتر و پایداری بیشتر باشد. با اینکه ارزهای گمشده، کلیدهای فراموششده و کیف پولهای از دست رفته تخمین تعداد دقیق کوینهای در گردش را دشوار میکنند، اما مارکت کپ تخمینی از ارزش شبکه رمز ارزی ارائه میکند.
ارزش و کارمزد تراکنشها
تحلیل بنیادی، ارزیابی ارزش تراکنشها را نیز اولویتبندی میکند؛ مثلا اگر پنج تراکنش بیت کوین هر کدام به ارزش 250 دلار در یک روز انجام شود، ارزش تراکنش روزانه 1,250 دلار خواهد بود. بنابراین، ارزش بالای تراکنشها نشاندهنده گردش باثبات یک ارز است.
کارمزدها منعکسکننده میزان تقاضا یا تمایل کاربران به پرداخت هزینه برای اضافه شدن هرچه سریعتر تراکنششان به بلاکچین هستند. گس اتریوم نمونهای از کارمزدهای پرداختی در این شبکه است؛ اما هر رمز ارز کارمزدهای مربوط به خودش را دارد. اندازهگیری کارمزدهای پرداختی در بازههای زمانی مختلف، میزان امن بودن یک کوین یا توکن را مشخص میکند. بنابراین بدون تنظیم پاداش، فعالیت ماینرها با ضرر همراه خواهد بود و ترک آنها از شبکه بلاکچینی را بهدنبال خواهد داشت.
نسبت ارزش به تراکنش (NVT)
شاخص NVT به شاخص P/E ارزهای دیجیتال معروف است و به سرعت به یکی از شاخصهای مهم در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. این شاخص از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
ارزش تراکنشهای روزانه / ارزش شبکه
نسبت NVT تلاش میکند تا تفسیر درستی از ارزش یک شبکه و ارزش تراکنشهای روزانه آن داشته باشد. فرض کنید که دو ارز مختلف با نامهای Coin A و Coin B داریم. هر دو ارز دارای ارزش بازار 1 میلیون دلاری هستند. ارز Coin A دارای میانگین ارزش تراکنشهای روزانه 50 هزار دلاری و ارز Coin B دارای میانگین ارزش تراکنشهای روزانه 10 هزار دلاری است.
بنابراین نسبت NVT برای Coin A و Coin B به ترتیب 20 و 100 است. به صورت کلی، ارزهای دارای NVT پایینتر دارای قیمت کمتری نسبت به قیمت ذاتی هستند و به عبارتی ارزانترند. در این مثال، ارز Coin A در مقایسه با Coin B دارای ارزش بیشتری برای سرمایهگذاری از نگاه شاخص NVT است.
نقدینگی و حجم معاملات در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
لیکوییدیتی یک معیار فاندامنتال برای تحلیل میزان سادگی خرید و فروش یک ارز دیجیتال است. اگر خرید یا فروش یک رمز ارز به سادگی و بدون تغییر ارزش بازاری آن قابل انجام باشد، پس قدرت نقدشوندگی آن قوی است. یک کریپتوکارنسی لیکوئید خریداران و فروشندگان زیادی در صف دفتر سفارش دارد که منتظر تکمیل تراکنششان هستند. این عامل در عوض، مقدار اسپرد بید و اسک (Bid-Ask Spread – تفاوت میان قیمت خرید و فروش) را کاهش میدهد که یک معیار محکم و قوی از قدرت نقدشوندگی محسوب میشود.
حجم معاملات نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای قوی برای تعیین توانایی حفظ مومنتم در یک ارز دیجیتال است. این معیار، تعداد واحدهای دستبهدستشده یک دارایی در یک بازه زمانی خاص را نشان میدهد. اگر یک روند صعودی قیمت با حجم بالای ترید همراه باشد، رشد ارزش پایدارتر خواهد بود. در طرف مقابل، نوسانات قیمتی بدون حجم بالای معاملات نشانهای از عدم ثبات است.
عرضه در گردش
عرضه در گردش (Circulating Supply) به معنای تعداد کوینها یا توکنهای در دسترس عموم و در گردش است. عرضه در گردش که با عرضه کل و عرضه حداکثری متفاوت است، ثابت نیست و با آزاد شدن یا سوزانده شدن کوینها، تعداد آن تغییر خواهد کرد. توسعهدهندگان قادر به افزایش تعداد ارزهای در گردش در یک عرضه متمرکز هستند. در یک ارز قابل استخراج نیز فعالیت ماینینگ میتواند منجر به افزایش تعداد ارزهای در گردش شود.
-
تحلیل ارز زد کش
تحلیل ارز زدکش با استفاده از ابزارهای مختلفی نظیر تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال امکانپذیر بوده و شما میتوانید برای…
بیشتر بخوانید » -
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال الگورند
ارز دیجیتال الگورند یک شبکه بلاکچین غیرمتمرکز است که هدف آن حل مشکلات سه گانه بلاکچین (یعنی سرعت، امنیت و…
بیشتر بخوانید » -
تحلیل فاندامنتال کاردانو
ارز دیجیتال کاردانو نخستین بار در سپتامبر 2017 به بازار ارزهای دیجیتال معرفی شد. بنیانگذار کاردانو چارز هاسکینسون بود که…
بیشتر بخوانید » -
تحلیل فاندامنتال ارز آوالانچ
ارز دیجیتال آوالانچ را میتوان یک پلتفرم نوآورانه دانست که بر روی برنامههای مالی غیرمتمرکز قابل اجرا است. این ارز…
بیشتر بخوانید » -
تحلیل فاندامنتال اتریوم
در بازار ارزهای دیجیتال، اتریوم را میتوان رقیب اصلی بیتکوین دانست؛ برای همین، تحلیل فاندامنتال اتریوم، از اهمیت زیادی برخوردار…
بیشتر بخوانید » -
تحلیل فاندامنتال بیت کوین
بیت کوین بزرگترین ارز دیجیتال دنیا است که بدون هرگونه کنترل مرکزی یا نظارت بانکها و دولتها عمل میکند. هدف…
بیشتر بخوانید »